بانک نمونه سوالات

مرجع کامل نمونه سوالات کارشناسی مدیریت

بانک نمونه سوالات

مرجع کامل نمونه سوالات کارشناسی مدیریت

جهش قورباغه ای بازی خطرناکی برای کسب و کار است



جهش قورباغه ای بازی خطرناکی برای کسب و کار استسازمانهایی که تفکر هزینه یابی آنان برتفکر درآمدزایی شان غالب است و تلاش دارند با کاهش هزینه ها از هرطریق سودشان را افزایش دهند، آینده روشنی نخواهند داشت.این سازمانها به بالا بردن حاشیه سود می‌پردازند اما توجه ندارند که این سیاست در کوتاه مدت جواب می‌دهد، ولی در بلند مدت نابود کننده است. حاشیه سود متغییری است که توانایی سودآوری را تعیین می‌کند اما در عصر حاضر دیگر حاشیه سود به تنهایی یک عامل کامل و قوی  برای تعیین موفقیت به حساب نمی‌آید.

انقباض متداوم متغیر هزینه و بازه‌ی قیمت ،قیف شرکتها را به به سمت بازی با حاصل جمع صفر شکل می‌دهد.

اکنون سود حاصل از بسیاری از کالاها و خدمات به علت فضای رقابتی رو به گسترش نسبت به ده سال قبل کاهش چشم‌گیری یافته است و در نتیجه بسیاری از بنگاههای اقتصادی هزینه گرا در این شرایط وضعیت مناسبی ندارند.

حال راه‌حل چیست؟ راه حل توجه همزمان و هماهنگ به دو موضوع حاشیه سود و اقدامات مدیریت برند با تکیه بر مدیریت انتظارات مشتریان است. ادامه مطلب ...

عشق مثل حلقه‌های پیوستۀ یک زنجیر است..

.

    ___________________________________________________________


  • سلام دوستان خوبم شاید این مطلب وقبلا خوندین اما دوست داشتم باردیگه برای یادآوری نشونتون بدم و اونایی که نخوندن هم فرصت خوندنشو داشته باشن تقدیم به همه شمای که جزءاین زنجیره اید و یا به ما می پیوندین.


    یک روز بعدازظهر وقتی «اسمیت» داشت از سرکار به خانه برمی‌گشت، در میانۀ راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.

    اسمیت پیاده شد و خودش را معرفی کرد، و پرسید چه کمکی می‌توانم به شما بکنم.

    زن گفت صد‌ها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست. و سپس به لاستیک پنچر ماشین اشاره کرد و گفت می‌توانم از شما خواهش کنم این لاستیک را برای من عوض کنید؟

    وقتی که اسمیت لاستیک را عوض کرد و آماده رفتن شد، زن پرسید: «من چقدر باید بپردازم؟»

    اسمیت پاسخ داد: «شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در چنین شرایطی بوده‌ام. روزی یک نفر به من کمک کرد، همان‌طور که من به شما کمک کردم. اگر واقعا می‌خواهید بدهی‌تان را به من بپردازید، همین کار را بکنید:
    نگذارید زنجیر عشق به شما ختم شود!»

    ***

    چند کیلومتر جلو‌تر، زن کافۀ کوچکی را دید و رفت داخل تا چیزی بخورد و بعد راهش را ادامه بدهد؛ ولی نتوانست بی‌توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می‌بایست هشت ماهه باردار باشد و از خستگی روی پا بند نبود.

    او داستان زندگی پیشخدمت را نمی‌دانست و احتمالا هیچ‌گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلارش را بیاورد، زن از در بیرون رفته بود، در حالی ‌که روی دستمال سفره یادداشتی را باقی گذاشته بود.

    وقتی پیشخدمت نوشته زن را می‌خواند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: «شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده‌ام و روزی یک نفر هم به من کمک کرد، همان‌طور که من به شما کمک کردم. اگر واقعا می‌خواهی بدهی‌ات رو به من بپردازی، همین کار رو بکن. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!»

    همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خانه رفت، در حالی‌که به آن پول و یادداشت زن فکر می‌کرد به شوهرش گفت: «دوستِت دارم اسمیت، همه چیز داره درست می‌شه...

    تاریخچه پژو



    تاریخچه پژو


    پژو یکی از بزرگترین خودروسازان فرانسه و دنیاست که پیشینه آن به صنعت دوچرخه سازی بر می گردد. صنعتی که از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا عصر حاضر همچنان در آن فعالیت دارد. به عبارتی ورود پژو به صنعت وسایل نقلیه با تولید دوچرخه لگراند بی که از نوع دوچرخه های با چرخهای جلوی بزرگتر بود در سال ۱۸۸۲ آغاز شد. در واقع پژو تا سال ۱۹۲۶ که واحد تولید دوچرخه و خودروی آن از هم جداشدند تولید دوچرخه و خودرو را همزمان انجام می داد.


    ادامه مطلب ...